اولین مردمانی که سیستم اگو یا فاضلاب را جهت تخلیه آب شهری به بیرون از شهر اختراع کردند ایرانیان بودند.
· اولین مردمانی که مس را کشف کردند ایرانیان بودند .
· اولین مردمانی که ذوب فلزات را آغاز کردند ایرانیان بودند ، در شهر سیلک در اطراف کاشان.
· اولین مردمانی که کشاورزی را جهت کاشت و برداشت کشف کردند ایرانیان بودند.
· اولین مردمانی که سکه را در جهان ضرب زدند ایرانیان بودند .
· اولین مردمانی که کشتی یا زورق را ساختند ایرانیان بودند و به فرمان یکی از پادشاهان زن ایرانی بود.
· اولین مردمانی که شیشه را کشف کردند واز آن برای منازل استفاده کردند ایرانیان بودند .
· اولین مردمانی که ذغال سنگ را کشف کردند ایرانیان بودند .
· اولین مردمانی که مقیاس سنجش اجسام را کشف کردند ایرانیان بودند .
· اولین مردمانی که به کروی بودن زمین پی بردند ایرانیان بودند .
· اولین مردمانی که قاره آمریکا را کشف کردند ایرانیان بودند و کریستف کلمب وواسکودوگاما بر اثر خواندن کتابهای ایرانی که در کتابخانه واتیکان بوده به قاره پیمایی افتادند .
· اولین کلمه شاهراه ازراهی که کوروش کبیر بین ساردپایتخت کارون وپاسارگاد احداث کرد گرفته شده است .
· بنای برج دوقولوی تجارت جهانی نیویورک توسط ? ایرانی بنا خواهد شد.
· ایران جوانترین جمعیت دنیا را دارد.
· اگر ? قاره آسیا و آمریکا و آفریقا را به هم وصل کنیم ایران در مرکز جهان است.
· کشور ایران هفدهمین کشور وسیع دنیاست.
· ایران فلاتی به وسعت ?/???/??? کیلومتر مربع است.
· قدمت جیرفت در ایران به ? هزار سال پیش باز می گردد و کهنترین شهر در جهان است.
· اولین مردمانی که آتش را در جهان کشف کردند ایرانیان بودند.
· کورش در شوروی سابق شهری ساخت به نام کورپولیس که خجند امروزی نام دارد.
· کورش پس از فتح بابل به معبد مردوک رفت و برای ابراز محبت به بابلی ها به خدای آنان احترام گذاشت و در همان معبد که بیش از 1000 متر بلندی داشت برای اثبات حسن نیت خود به آنان تاج گذاری کرد.
· نخستین هنرستان فنی و حرفه ای در ایران توسط کورش کبیر در شوش جهت تعلیم فن و هنر ساخته شد.
· دیوار چین با بهره گیری از دیواری که کورش در شمال ایران در سال 544 قبل از میلاد برای جلوگیری از تهاجم اقوام شمالی ساخت ، ساخته شد.
· نخستین سامانه استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دایم را کورش کبیر در ایران پایه گذاری کرد.
· داریوش کبیر با شور و مشورت تمام بزرگان ایالتهای ایران که در پاسارگاد جمع شده بودند به پادشاهی برگزیده شد و در بهار 520 قبل از میلاد تاج شاهنشاهی ایران رابر سر تهاد و برای همین مناسبت 2 نوع سکه طرح دار با نام داریک ( طلا ) و سیکو ( نقره ) را در اختیار مردم قرار داد که بعدها رایجترین پولهای جهان شد.
· داریوش در پاییز و زمستان 518 - 519 قبل از میلاد نقشه ساخت پرسپولیس را طراحی کرد و با الهام گرفتن از اهرام مصر نقشه آن را با کمک چندین تن از معماران مصری بروی کاغد آورد .
· داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهراه بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.
· نخستین بار پرسپولیس به دستور داریوش کبیر به صورت ماکت ساخته شد تا از بزرگترین کاخ آسیا شبیه سازی شده باشد که فقط ماکت کاخ پرسپولیس 3 سال طول کشید و کل ساخت کاخ 15 سال به طول انجامید.
· داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا (داریک) میداده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن - کره - عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند.
· داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گرانترین کاخ دنیا محسوب میشده. این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بودهاند، بدون پرداخت مزد که با شلاق نیز همراه بوده است.
· تقویم کنونی (ماه 30 روز) به دستور داریوش پایهگذاری شد و او هیأتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی "دنی تون" بسیج کرده بود . بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است؛
· داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گزاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند.
· داریوش برای نخستین بار در ایران وزارت راه - وزارت آب - سازمان املاک - سازمان اطلاعات - سازمان پست و تلگراف (چاپارخانه) را بنیان نهاد.
· داریوش برای جلوگیری از قحطی آب در هندوستان که جزوی از امپراطوری ایران بوده سدی عظیم بروی رود سند بنا نهاد؛او در سال آخر پادشاهی به اندازه 10 میلیون لیره انگلستان ذخیره مالی در خزانه دولتی بر جای گذاشت .
یمارستانها در سراسر جهان با استفاده از پزشکان درجه یک و تکنولوژی پیشرفته و قیمتهای ارزان به دنبال جذب بیماران جدید هستند.
جمی جانسون مبتلا به دیابت هنگامی که ماه گذشته به همراه یک گروه خواننده مسیحی به سوی تایلند در حرکت بود، دچار عفونت قوزک پا شد و کلیههایش از کار افتاد. او با هواپیما از مالزی به بیمارستان بینالمللی بومرانگراد (Bumrugrad) در بانکوک پایتخت تایلند برده شد. او تا به حال به تایلند نیامده بود و از این بیمارستان هم چیزی نشنیده بود. اما خوششانس بود که به اولین بیمارستان آسیایی دارای اعتبار بینالمللی و یکی از مدرنترین و کارآمدترین تاسیسات پزشکی در جهان دسترسی یافت.
سال گذشته این بیمارستان به معالجه ??? هزار بیمار خارجی - بیشتر از هر بیمارستانی در جهان در بیش از ??? کشو ر- برای هر عارضهای از بیماری قلبی تا جایگزینی مفصل ران و ایمپلنتهای سینه پرداخت.
جاذبه این بیمارستان ارائه مراقبتهای درمانی در کلاس جهانی اما با قیمتهای کشورهای در حال توسعه است و از بیماران مانند یک هتل پنجستاره پذیرایی خواهد شد. در حالی که قیمتهای درمانهای پزشکی در کشورهای پیشرفته اوج گرفته است - آمریکاییها سال گذشته ?? درصد تولید ناخالص ملی را صرف مراقبتهای بهداشتی کردند و اروپاییها هم چندان از این رقم دور نیستند- ایده به خارج رفتن برای به دست آوردن سلامتی جاذبه بیشتر و بیشتری پیدا میکند.
به گفته ژوزف وودمن نویسنده کتاب قریبالانتشار «بیماران بدون مرز» در حال حاضر هر سال بیش از ??? هزار نفر آمریکایی و اروپایی به دنبال درمانهای پزشکی در خارج میروند. برای انجام جراحیهای بزرگ هند، تایلند، سنگاپور و مالزی بیشترین طرفدار را دارند.
بیمارستانهای بزرگی مانند بومرانگراد و بیمارستانهای زنجیرهای آپولو (Apollo) در هند به طور فعال به جذب بیماران از آمریکا، اروپا و خاورمیانه میپردازند و هتلهای لوکس مجاور هم برای دوره نقاهت پس از عمل در اختیار قرار داده میشوند.بیمارستان بومرانگارد برای آوردن بیماران از فرودگاه ماشین لیموزین میفرستد و شیوخ و شاهزادهها سالن انتظار تجملی بیمارستان آپولوی در دهلی را پر کردهاند.
Abacas International یک آژانس پیشروی مسافرتی گزارش میدهد که توریسم پزشکی در آسیا میتواند تا سال ???? بیش از ?/? میلیارد دلار درآمد ایجاد کند.
اهل کسب و کار هم متوجه این گرایش شدهاند. دستکم ?? شرکت یک طرح درمان در خارج آمریکا را پذیرفتهاند که United Group Programs،یک سازمان بیمهگر بهداشتی،در شهر بوکاراتون فلوریدا از شش ماه قبل ارائه آن را آغاز کردهاست.
فرستادن یک کارمند به خارج میتواند ?? درصد هزینههای یک عمل جراحی را کاهش دهد. به گزارش Global Choice Health Care شرکتی که اعمال جراحی را در خارج آمریکا ترتیب میدهد، یک عمل آنژیوپلاستی ?? هزار دلاری در آمریکا در موهالی هند کمتر از ? هزار دلار خرج برمیدارد.
مسئولان بیمارستان بومرانگراد تاکید میکند که خارجیان تنها برای قیمتهای پایین و تسهیلات تجملی به آنجا نمیآیند. آنها میگویند پزشکان بیمارستان در بهترین دانشکدههای پزشکی غرب تعلیم دیدهاند و از پبشرفتهترین تجهیزات پزشکی استفاده میکنند. خدمات بالینی برای بیمارانی که به درمانگاههای دولتی عادت کردهاند، خیرهکننده است. بیماران ورودی به طور میانگین در ?? دقیقه پزشک متخصص را ملاقات میکنند. از آنجایی که ?? درصد عایدات بیمارستان مستقیما بوسیله بیماران پرداخت میشود، شرکتهای بیمه بهداشتی در مورد شیوههای درمانی در این بیمارستانها حرفی ندارند.دستمزدهای پایین نیروی کار به بیمارستانهای تایلند امکان میدهد کارکنان بیشتری را استخدام کنند.برخی از شرکتهای بیمه بهداشتی از توریسم پزشکی استقبال می کنند تا هزینههایشان را کاهش دهند و سیاستگذاران بهداشتی را راضی کنند.
مارک بنر مدیر عامل بیمارستان بومرانگراد میگویند:" گرایش بیماران به ترک کردن کشورشان و رفتن به خارج و کسب مراقبتهای بهداشتی در آنجاست."بیمارستان بومرانگراد برای ایجاد فضا برای این بیماران، ساختن یک مرکز درمانی?? طبقه برای بیماران سرپایی را آغاز کرده است که با دوبرابر کردن ظرفیت بیمارستان امکان پذیرش حداگثر ???? بیمار در روز را بوجود میآورد.
مکتب اصلاح گرائی با تاکید بر جنبه های حق شناختی ، معتقد به یافتن راه حلهائی برای رفع مشکلات شهری در چهار چوب جوامع صنعتی است. در این مکتب عقیده بر آن است که بهسازی و ساماندهی محیط شهری باید از درون همین جوامع صورت پذیرد؛ بنابراین بر اصلاح تنگناها و عوارض نظام اجتماعی موجود، بدون نفی کلیت آن تاکید می کند. اصلاح گرایان، زمین را ثروت و حومه می دانند که باید برای زراعت و اشتغالات زراعی از آن استفاده شود. ویلیام موریس و جان راسکین از بزرگان این مکتب هستند.
مکتب شیکاگو، بین سالهای 1883 و 1893 رشد کرد. پیروان آن بی نظمی جامعه صنعتی در اروپا را ناشی از کم بودن در شهر می دانند، بدین ترتیب الگوی روستا- شهر را برای حل مشکلات شهری ارائه می دهند و توجه به طبیعت را نیز در سطح وسیعی مطرح می کنند. در این مکتب توجه به اکولوژی یا محیط طبیعی اهمیت ویژه ای دارد، به طوری که محیط انسانی در دل آن مطرح می شود.
این مکتب از دارونیسم اجتماعی، در زمینه رقابت میان شرکتها: بنگاههای تجاری و خانواده ها برای دستیابی به نقاط مطلوب شهر بهره می برد و علم اقتصاد را فقط اصل مسلم انسان برای بهره گیری بیشتر و با کوشش کمتر می داند و برای تحقق این هدف معتقد به عدم دخالت دولت در امور اقتصادی، نفع فردی و اجتماعی و اهمیت صنعت است و نیز صنعت را منشأ ثروت می داند.
مکتب مدرنیسم: این مکتب به شهر حول محور مدرنیسم و قطع با گذشته و تاریخ و زمان نگاه می کند و فقط و فقط به مسائل معماری می پردازد. انسان در این مکتب عنصری بی.لوژیک و دارای عملکردهای «سکونت، کار، رفت و آمد و اوقات فراغت» در یک ناحیه خاص است. در مکتب مدرنیسم، موقعیت، مکان ، فرهنگ و سنت جایگاهی ندارد. مدرنیسها معتقدند باید از شهرهای قدیمی تمرکز زدائی شود. بنابراین تراکم در نواحی خاص را پیشنهادمیکنند. انان الگوهای «شهر-پارک» «شهر- شیتی»طشهر عمودی»«عملکردگرائی« و «تولید انبوه» را در شهر ابراز می دادند. این گروه معتقدند زمین باید ا هر کاربری آزاد شود و شهر در فضای سبز به شکل عمودی یجاد شود. در این مکتب به روابط اجتماعی در مقوله اوقات فراغت نگریسته می شود.
مکتب فرامدرنیسم : برنامه ریزان شهری نخستین کسانی بودند که مکتب مدنیسم را مورد انتقاد قرار دادند. آنان رویاروئی با چهارچوب نظری مدرنیسم (مسکن، کار، رفت و آمد و اوقات فراغت)، مطالعات شهری را مطرح و شهرها را در قالب مفاهیمی چون خوشه های شهری، جابه جائی جمعیت و مسکن بررسی کردند.
به دنبال این انتقادها، وان آیک نیز با طرح مباحث مردم شناسی و طراحی شهری و معماری از این مکتب به دلیل یکنواختی و بی هویتی کالبدی آن انتقاد کرد. در طرحهای دیگر این گروه، بر توپوگرافی و احیای بافتهای موجود شهرها تاکید خاص شده است، بدین ترتیب مکتب فرامدرنیسم پا به عرصه وجود گذاشت.
مکتب مدرنیسم را به دلیل تک ظرفیتی و تهی بودن از سطوح معنائی یا مفاهیم ماورای طبیعی سرزنش می کرد. وی به جای مدرنیسم، ترکیبی از عناصر جدید و سنتی را با مفاهیم هنر بومی و هنر متعالی در ساخت و سازهای شهر پیشنهاد می کند.
مکتب فرهنگ گرائی : این مکتب معتقد است کل یعنی مجموعه شهر بر جز، یعنی افراد غلبه دارد و مفهوم فرهنگی شهر بر مفهوم مادی آن مقدم است. در این مکتب تفکر ناحیه بندی در شهر وجود ندارد. شهر فقط از طریق سازمانهای اجتماعی- فرهنگی زنده است. برگشت به گذشته و توجه به زیباشناسی از مشخصات آن است. کامیلوسیت، هاورد، بارکر و آنوین از صاحبنظران این مکتب هستند.
از این مکتب به علت ارزشگذاری بیش از حد به گذشته و اینکه زمان را قابل بازگشت و بازسازی می داند، انتقاد شده است.
مکتب طبیعت گرائی:مکتب طبیعت گرائی را گروهی همانند گدس، لوییزمامفورد و فرانک اویدرایت که برنامه ریزان شهری نامیده می شوند بنیان گذاتند. چهارچوب نظری این مکتب را آزادی انسان و رهائی از محیط مصنوع، استقرار در طبیعت، کمار بر روی زمین به عنوان اوقات فراغت و توجه به خانه، حفظ طبیعت، به کار گیری تکنولوژی و وجود نداشتن عملکردگرائی در شهر تشکیل می دهد. گدس معتقد است هر شهر رشد طبیعی دارد و نیز از محیط طبیعی که در آن به وجود امده جدائی ناپذیر است. مامفورد شاگرد گدس، رشد شهرها را براساس جامعه شناسی زائیده از زیست شناسی می داند. رایت الگوی شهر جدید گسترده و شهر ناپیدا را مطرح می کند.
مکتب فلسفه گرائی : مکتب فلسفه گرائی، زیباشناسی و آزادی انسان را مطرح می کند. و به تاثیرات صنعت و صنعتی شدن می پردازد و معتقد است زندگی اجتماعی فدای صنعت شده و صنعت پریشانی مردم شهرها را نیز موجب شده است. فلسفه گرایان زندگی فن آوری را جز آزار برای انسانها نمی دانند و به صنعت حمله می کنند. بنابراین انان به فرهنگ صنعتی جهان غرب و تاثیرهای ناشی از آن در شهر حمله می کنند. از بزرگان این مکتب می توان از ویکتورهوگو، جورج زیمل، اسوالد اشپنگلر و مارتین هایدگر نام برد.
مکتب فن گرائی : فن گرایان، شهرهای آسما غزاش را مطرح می کنند باچون معتقدند زمین باید برای استفاده عموم آزاد شود و نیز حداکثر استفاده را باید از فن آوری کرد. کشاورزی پیشرفته، حمل و نقل مکانیزه و شهرهای زیر دریائی از ایده های انان است.
از این مکتب به علت سبب اختیار از انسان و نیز بی توجهی و نیز بی توجهی به شرایط اجتماعی و فرهنگی او انتقاد شده است.
مکتب امایش انسانی : گروهی در رویائی با دیدگاه فن گرایان، نظریه امایش انسانی یا شهر انسان را مطرح و به معماران، که شهر را در تیول خود دارند حمله می کنند. این گروه معتقدند که به شهرو ساخت باید به صورت بین رشته ای نگریسته شود، بدین ترتیب برنامه ریزی شهری را مطرح می کنند که در ساخت شهر، باید جغرافیدان، جامعه شناس، تاریخ شناس، روان شناس، اقتصاد دان و معمار با هم شرکت داشته باشند و شهر را فقط معماران نسازند. این گروه به نقش مطلق انسان در طبیعت اهمیت می دهند و معنقدند در تفکر معماران، انسان در نظر گرفته نمی شود. این گروه مدرنیسم را زیر سوال می برند و شهر را مان فرهنگی می دانند و معتقد به ناحیه شهری هستد. این گروه مساله سرانه ها و معیارهای مناسب زندگی را مطرح می کنند. مهمترین نظریه پردازان این مکتب، گدس، مامفورد و کوین لینچ هستند.
نظریات:
نظریه توسعه پایدار : واژه توسعه پایدار را اولین بار به طور رسمی برانت لند در سال 1987 (1366) در گزارش «آینده مشترک ما» مطرح کرد. این واژه در مفهوم گسترده آن به معنی «اداره و بهره برداری صحیح و کار از منابع پایه، طبیعی، مالی و نیروی انسانی برای دستیابی به الگوی مصرف مطلوب است ه با به کارگیری امکانات فنی و ساختار و تشکیلات مناسب برای رفع نیاز نسل امروز و آینده به طور مستمر و رضایت بخش امکانپذیر می شود.
نظریه توسعه پایدار شهری : در این نظریه مضوع نگهداری برای حال و آینده از طریق استفاده بهینه از زمین و واردکردن کمترین ضایعات به منابع تجدیدناپذیر مطرح است.
نظریه توسعه پایدار شهری موضوعهای جلوگیری از آلودگیهای محیط شهری و ناحیه ای، کاهش ظرفیتهای تولید محیط محلی، ناحیه ای و ملی، حمایت از بازیافتها، عدم حمایت از توسعه های زیات آور و از بین بردن شکاف میان فقیر و غنی را مطرح می کند. همچنین راه رسیدن به این اهداف را با برنامه ریزیهای شهری، روستائی، ناحیه ای و ملی که برابر با قانون، کنترل نابرابریها و کنترل بیشتر شهر و روستاست می داند. این نظریه به مثابه دیدگاهی راهبردی، به نقش دولت در این برنامه ریزیها اهمیت بسیاری می دهد و معتقد است دولتها باید از محیط زیست شهری حمایت همه جانبه ای کنند. این نظریه، پایداری شکل شهر، الگوی پایدار سکونتگاهها، الگوی مؤثر حمل و نقل در زمینه مصرف سوخت و نیز شهر را در سلسله مراتب ناحیه شهری بررسی می کند، زیرا ایجاد شهر را فقط برای لذت شهرنشینان می داند.
نظریه باغشهر : او برای ساخت شهر زمینی به مساحت 6 هزار ایکر (هر ایکر معادل 4047 مترمربع است) در نظر می گیرد که در هر هزار ایکر آن تاسیسات شهری احداث می شود و بقیه زمین برای مصارف شهری به زیر کشت می رود که آن را کمربند سبز می نامد. او شکل کلی شهر را دایره فرض می کند به شش محله، شش بلوار و به عرض 120 فوت تقسیم می شود. بلوارها از مرکز شهر منشعب می شوند. در مرکز شهر باغی است به مساحت پنج تا شش ایکر که گرداگرد آن بناهای عمومی می مانند شهرداری، بیمارستان و غیره قرار دارد. برگرد میدان اصلی شهر که به چمن آراسته است، پارکی به مساحت 145 ایکر و برگرد این پارک قصر بلورین قرار دارد. این قصر برای خرید، پناهگاه، تفریح و نمایشگاه است. هاورد حد متوسط جمعیت این شهر و روستاهای اطراف آن را 32 هزار نفر بیان می کند که 30 هزار نفر در خود شهر و 2 هزار نفر در نواحی روستائی اطراف شهر ساکن می شوند. از آن جا که هاورد یک سیستم ناحیه ای باغشهر را پیشنهاد می کند، طرح وی شامل یک مادر شهر با جمعیتی معادل 58 هزار نفر و تعدادی باغشهر در اطراف آن است، که به وسیله وسایل نقلیه سریع السیر با یکدیگر مرتبط می شوند. این باغشهرهای اقماری با کمربند مزارع و پارک جنگلی از یکدیگر و از شهر مرکزی جدا می شوند. این شهرهای اجتماعی چند مرکزی که مفهوم ناحیه چند مرکزی جدید را داشتند، می بایست نقش تمرکز زدائی از شهرهای بزرگ را به عهده بگیرند تا رشد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی از شهرهای برگ به باغشهرها انتقال یابد. این شهرها بعداً شهر ناحیه نامیده می شوند.
نظریه شهرکهای اقماری : نظریه شهرکهای اقماری یک مرحله حد واسط میان باغشهر و شهرهای جدید است. این ایده بر راهبرد گسترش سطوح ناحیه شهری تاکید می کند، که در حقیقت دیدگاه دیگری از برنامه ریزی ناحیه ای است. این نظریه به طور قابل توجهی به دیگاه گرائی گدس در پیش از جنگ جهانی اول دقیقاً به سیاست شهرسازی منطقه ای ابر کدامی و دیگران در دهه 1920 مربوط می شود. اما این شهرکهای اقماری، اقتصادی و خودکفا نبودند و به مثابه عناصر کالبدی منفصل ظاهر شدند و خیلی کم پیشرفت کردند.
نظریه واحدهای همسایگی : کلارنس بری معتقد بود خدمات عمده و اساسی باید در نزدیکی خانه مسکونی مستقر شود و مسیرهای دسترسی به خدمات نباید خیابانهای اصلی در قطع کند وی برای هر واحد حداقل یک دبستان، چند مغازه و چند قطعه زمین بای پارک و ورزش و برای محلات مسکونی پردرآمد علاوه بر خدمات بالا، یک کلیسا،سالن اجتماعها، کتبخانه، باشگاه و استخر شنا در نظر گرفته بود. او معیار 10 هزار نفر جمعیت را برای یک واحد همسایگی پرتراکم بیان می کند. لازم است گفته می شود که اتومبیل عامل قدرت بخشیدن به نظریه واحدهای همسایگی و نیز محرک تفکیک شهرها به تعدادی از واحدهای ساختاری بود که یک نظام سلسله مراتبی شهری را به وجود می آورند.
نظریه شهر خطی : اسپنیارد آرتور سوریاماتا در سال 1882 نظریه شهر خطی را که می بایست در اطراف مادرید احداث شود بیان کرد. وی معتقد بود ستون فقرات شهر را یک خیابان به عرض حداقل چهل متر تشکیل دهد تا در مرکز آن مسیرهای رفت و برگشت راه آهن احداث شود و در این بافت، بلوکهای ساختمان چهارگوش، نباید بیش از یک پنجم زمین را اشغال کند. شهرهای خطی ضمن توسعه طولی خود، سبب اتصال شهرهای نقطه ای، رئوس خطی اضلاع مثلث شبکه را تشکیل خواهند داد، بدین ترتیب کلیه مناطق روستایی با شبکه ای از مثلثها پوشیده می شوند که مناطق داخل مثلثها برای فعالیتهای کشاورزی و صنعتی در نظر گرفته خواهند شد. در این طرح تقسیم عادلانه زمین وجود دارد.
طرح سود یا فقط در زمین به وسعت 5 کیلومتر اجرا و بعداً با رشد مادرید مدفون شد.
نظریه گارنیه : نظریه گارنیه یک سال پس از انتشار نظریه هاورد در زمینه طراحی یک شهر نمونه بیان شد. شهر جدید صنعتی وی، جمعیت بهینه ای معادل 35 هزار نفر داشت. این تعداد مشابه تعداد جمعیت باغشهر هاورد است. هاورد در باغشهر خود فقط تعدادی از صنایع کوچک و متوسط را در باریکه ای از پیرامون محلات مسکونی جا داده بود، اما گارنیه مجموعه صنعتی عظیمی را پیشنهاد می کرد. مرکز شهر جدید صنعتی به بناهای عمومی مانند ادارات آموزشی، اداری، خدماتی و تفریحی اختصاص داشت و محلات مسکونی در اطراف آن قرار داشتند و بیش تر خانه های آن دو طبقه، جدا از یکدیگر و محصور در باغچه های بدون پرچین بودند. در نظریه گارنیه کل شهر مانند پارک بزرگی است که در هیچ جا، دیوار یا نرده ای آن را محدود نمی کند و شهر براساس عملکردهای خاص، مکان یابی می شود. وی صنایع مضر را در پیرامون و در فاصله ای دور از محدوده شهر قرار می دهد. الگوی ساختمانهای مسکونی در این طرح نظیر مجتمع های مسکونی مجهز به خدمات عمومی است. شهر جدید گارنیه دادگاه، مراجع قانونی، پلیس، زندان و کلیسا ندارد. در این طرح کلیه زمینها در اختیار شهرداری است و نیز تامین آب، نان، گوشت، شیر و دارو به عهده تشکیلات شهرداری است. در طرح وی طبقات اجتماعی مطرح نیستند، بلکه اساس کار، انسان است.
نظریه لوکوربوزیه : لوکوربوزیه به دیدگاه مدرنیسم گرایش داشت و جمله معروف «خانه ماشینی است برای زندگی در آن» را بیان کرد. وی همانند هاورد کلمه باغشهر را به کار برد، اما طرحهای او با باغشهر هاورد متفاوت بود، زیرا مفهوم او از باغشهر، شهری با ساختمانهای بلند و درختمهائی که به شکل بلوکهای بزرگ فضاهای خالی را می پوشاند بود. لوکوربوزیه، نظریه شهر معاصر، طرح همجواری و شهر درخشان را نیز ارائه داد. شهر معاصر وی مجموعه ای از 24 برج و هر برج دارای 60 طبقه است. تراکم آن معادل 30 هزار نفر در هکتار که در مقایسه با محلات قدیمی بسیار بالاست. فضای میان ساختمانها و باغهای عمومی را خیابانهای پهن پر کرده اند. در طرح همجواری او که برای بازسازی شهر پاریس طراحی شده، در مجموع هجده برج در نظر گرفته شده بود. شهر درخشان وی عملکردهای اداری، خدماتی، مسکونی، صنعتی، ساختمانهای اداری 220 متری و خانه های نقشه دندانه ای پنجاه متر ارتفاع دارد. وی شاندیگار پایتخت جدید ایالت پنجاب هند را طراحی کرد. در طرحها او نظریه های لوکوربوزیه به انسان توجهی نمی شود. زیرا وی در طراحی و ساخت شهرهای جدید ارتفاعی ، هرگز از مردم نمی پرسید که آنان چگونه می خواهند زندگی کنند.
نظریه فرانک لویدرایت : فرانک لویدرایت نظریه «شهر پهندشتی یا شهر فردا» را برای تمرکز زدائی از شهرهای بزرگ ارائه کرد. این نظریه امکان زندگی پراکنده را در خانه های ویلائی تک خانواری مطرح می کند. در این طرح محل کار در شعاع ده تا بیست مایلی از محل زیست (ده تا چهل دقیقه) قرار می گیرد و ساکنان با استفاده از وسایل نقلیه سریع السیر (هواپیما، هلیکوپتر و غیره) جا به جا می شوند. نظریه رایت مانند بسیاری ا آمانگرایان، عناصر شاعرانه روستا گرایانه دارد.
منبع:http://www.jafarinasab88.blogfa.com
عناوین یادداشتهای وبلاگ
بایگانی
دوستان